است . پس موردنفی واثبات دوتا است وتعارضی دركار نيست و هر يك ازاين دو نظر يه با دليل مخصوص وبا روش ومتد مخصوصی تاييد شده است .بدين ترتيب اشتباه است كه بگوئيم نظر جديد كه به نام جبر در حركتمعروف شده است ناسخ نظر قديم دائر بر احتياج به محرك است : ولازم استكه ما يكی از اين دو راانتخاب وديگری را طرد نمائيم ( 1 ) . پاورقی : 1 - همانطور كه قبلا گفته شديك مطلب ديگر در باب حركت درميان قدمابوده است وآن اينكه حركت را به دوقسم طبعی وقسری تقسيم كرده اندومدعیشدهاند كه اگر حركت قسری باشد قابل دوام نيست . اگر كسی در باب حركتقسری اين اصل را با همه مقدمات لازمه بپذيرد وحركت قسری را مطلقا ( ولوبه هيچ مانع وعائقی برخورد نكند ) قابل دوام نداند ، بين نظر قديم وجديددر خصوص حركت قسريه تعارض پيدا میشود . ولی البته نه عقيده به آن شكلدر ميان بزرگان قدمامسلم است ( زيرا نظر قدما در باب عدم دوام قسريهچيز ديگر است ) ونه به فرض قبول اينكه تعارضی در كار است آن تعارضبايد باين صورت تلقی شود كه آيا حركت احتياج به محرك دارد يا نه ،بلكه بايد به اينصورت تلقی شود كه آيا واقعا حركت بر دو قسم است ،طبعی و قسری ، وآيا حركت قسری قابل دوام نيست ؟ ودليل آن چيست ؟ اينمطلبی است كه از نظر فلسفی در خصوص حركات انتقالی قابل تامل است . |