اساسا ما به چه دليل میگوئيم بوعلی سينا فيلسوف و طبيعت بوده و سعدی اديب و باذوق ؟ آيا جز از راه آثار آنها است ، مادر مغز و انديشه بوعلی ياسعدی نبودهايم ، فقط آثار آنها را ديدهايم فرضا در زمان آنها میبوديم و از نزديك خود آنها را میديديم باز مستقيما راهی به مغز و انديشه آنها نداشتيم فقط گفتههای آنها را از زبان خودشان میشنيديم و يا نوشتههای آنها را در زير دست خود آنها میديديديم . اكنون اگر كسی ادعا كند كه بوعلی و سعدی فاقد معلومات و اطلاعات و استعداد فلسفی و ادبی بودهاند و خود به آنچه میگفته و مینوشتهاند آگاه نبودهاند ، ندانسته سخنانی میگفتند و به اين صورت در میآمده است و بدون توجه و عمد و قصد دست خود را به قلم و كاغذ میبردهاند و تصادفا آثاری به وجود آمده دارای اين همه معنی ، آيا ما هرگز قبول میكنيم ؟ ابدا . هر برگ درخت ، و هر پرده از پردههای چشم يك حيوان به اندازهء همه آثار بوعلی و سعدی نشانه از فكر و عمد و قصد و تدبير واراده دارد . قرآن كريم از زبان موسی بن عمران خطاب به فرعون و فرعونيان خداوند را چنين معرفی میكند : « قال ربناالذی اعطی كل شیء خلقه »( سورهء طه - آيه 50 ) ( 1 ) ج - يكی از شگفتيهای طبيعت كه انديشه بشر را سخت تكان میدهد توجه حيرت انگيز اشياء است به غايات و اهداف خود و به عبارت ديگر اصل هدايت پاورقی : |