نوشتن میشود . اين استفادهها مولود و معلول خريدن است . پس انسان بهوسيله خريدن كه فعل خود او است فائده را برای خود ايجاد میكند . عليهذاصحيح است كه بگوئيم : علت غائی بحسب وجود ذهنی ، علت علت فاعلی استو بحسب وجود خارجی ، معلول آن است . 2 - مطلب دوم : حركت قسری ، نه دائمی است نه اكثری اين مطلب به حركت قسری مربوط است و مقصود اين است كه حركت قسری درجهان وجود دارد ولی دوام ندارد ، همچنانكه اكثريت ندارد و بندرت اتفاقمیافتد . اكنون ببينيم حركت قسری چيست ؟ حكماء میگويند حركت بر دو قسم است : طبعی و قسری ( 1 ) . زيرا جسمیكه حركت میكند يا اين است كه به طبع خود حركت میكند يا نه . يعنی يااين است كه اگر او را به حال خود واگذارند و هيچ عاملی بر او اثر نكندبازپاورقی : 1 - به عقيدهء حكماء قديم هر حركتی نيازمند به محرك يعنی نيروی حركتدهنده است . حركات از اين لحاظ ، يعنی از لحاظ فاعل و مبداء در تقسيماول بر دو گونهاند : ارادی و طبيعی و حركت طبيعی خود بر دو گونه است :طبعی و قسری . حركت ارادی يعنی حركت كه فاعل مباشر حركت ، صاحب ارادهاست . حركت طبيعی آن است كه فاعل آن ، فاقد اراده است . حركت طبيعی يا به اين نحو است كه اگر شیء را به حال خود بگذاريم يعنیهيچ نيروئی از خارج بر وی وارد نيايد ، يا او تنها با طبع خودش آن حركترا انجام میدهد ، و يا به اين نحو است كه لوخلی و طبعه يعنی با طبع خود، آن حركت را نمیكند بلكه در اثر يك ضربهء خارجی آن حركت را انجاممیدهد . قسم اول ، حركت طبعی است و قسم دوم ، حركت قسری . ( حركتارادی نيز يا بالرضا است يا بالاجبار ) . |