²علی قوم " »يعنی اراده خدا و سنت قطعيه الهيه اينچنين نيست كه نعمتیرا كه قومی دارند از آنها بگيرد بدون اينكه خود آنها موجبات زوال آننعمت را فراهم آورده باشند ، يعنی بدون آنكه خود آن قوم در خودشان تغييرايجاد كرده باشند ، اخلاقشان فاسد شده باشد ، روحيه آنها از بين رفته باشد، ايمانشان فاسد شده باشد . پس خدا در ميان مردم سنتهای خلاف ناپذيردارد : « فلن تجد لسنة الله تبديلا و لن تجد لسنة الله تحويلا »( 1 ) .اين آيات را هم كه ذكر كرده است پس از حوادث تاريخی ذكر كرده است .پس اجمالا در اين مطلب كه در تاريخ بشر يك سلسله سنن و قوانين حتمی وخلاف ناپذير حكومت میكند بحثی نيست . يك آيه ديگر برای شما شاهد عرض بكنم و باور بفرمائيد كه اين مطلببرای اولين بار در قرآن ذكر شده است . راجع به همين ، به بنیاسرائيل ،در سوره بنیاسر ائيل اينطور میفرمايد : « و قضينا الی بنیاسرائيل فیالكتاب لتفسدن فی الارض مرتين و لتعلن علوا كبيرا ». ما در كتاب (تورات يا لوح محفوظ ، اغلب گفتهاند تورات است ) حكم كردهايم ونوشتهايم كه شما در روی زمين دوبار فساد خواهيد كرد ، و فساد و استكبارزيادی . بار اول كه فساد بكنيد ، به دنبال آن ما قومی را بر شما مسلطخواهيم كرد بسيار نيرومند : « فاذا جاء وعد اوليهما بعثنا عليكم عبادالنا اولی باس شديد فجاسوا خلال الديار و كان وعدا مفعولا ». ملت قوی ونيرومندی را ما بر شما مسلط خواهيم كرد كه در داخله زندگی شما نفوذ پيداكنند : « فجاسوا خلال الديار »در خلال خانههای شما اينها نفوذ كنند ، واين وعدهای كه ما داديم خلاف ناپذير است : « و كان وعدا مفعولا ». بعدشما وضعتان عوض میشود ، توبه پاورقی : . 1 سوره فاطر ، آيه . 43 |