نامساوی قياس غلط است . و قياسهايی كه او كرده است و اساسا هر كهبخواهد در دين قياس بكند چون شرايط را درك نمیكند ، بجای اينكه شرايطرا مساوی بگيرد ، در شرايط نامساوی عمل میكند و اشتباه میكند . ايناجتهاد ممنوع است ، ولی ما يك اجتهاد مشروع هم داريم ، آن همين است كهدر اين تعبير اميرالمؤمنين بود ، اينكه فروع يعنی شاخهها را از اصلها وريشهها استنتاج بكنند . كليات و قواعد محدود است و مسائل ، نامتناهی حديث معروفی است كه آن را ابن ادريس در آخر [ ( سرائر ) ] نقل كردهاست . ابن ادريس يك فقيهی است كه به خبر واحد عمل نمیكند ، بر عكسجمهور فقهاء كه اگر خبر واحد مورد وثوق و اعتماد باشد عمل میكنند . ولیدر عين حال در آخر كتاب [ ( سرائر ) ] خودش كه از كتب فقهی بسيارارجمند و با ارزش ما است يك خاتمهای دارد كه معروف است به [ (مستطرفات سرائر ) ] . در آنجا در يك قسمت ، اين آدم بدبين كه به اخبارواحد عمل نمیكند ، يك سلسله اخبار و احاديث دارد كه آنها را غير قابلترديد میداند و واحد نمیشمارد ، بلكه متواتر يا نزديك به متواتر میداند. آن حديث كه در وسائل هم هست اينست : « علينا القاء الاصول و عليكمالتفريع » ( 1 ) . ائمه گفتهاند كه بر ما است كه اصول و قوانين و قواعدكلی را بيان كنيم ، اين وظيفه ما است ، اما تفريع كردن يعنی فرع را ازاصل استخراج كردن و شاخه را از تنه در آوردن اين ديگر وظيفه شما است .اين آن اجتهادی است كه نه تنها ممنوع نيست بلكه لازم و واجب است ، وعلت آن هم معلومپاورقی : . 1 سرائر ابن ادريس ، ص 478 به نقل از جامع بزنطی ، با اندكی اختلافدر عبارت . |