خود بنیاميه كلك او را كندند ، اين روش عمر را كه جد مادری خودش بودمنسوخ كرد ، دستور داد احاديث پيغمبر ضبط و نگهداری بشود و مانع فراموشیآنها بشوند . به هر حال رابطه قطع نشد ، همانطور كه عرض كردم چشم زخمیبه احاديث نبوی رسيد ولی طوری نشد كه به كلی از ميان برود ، خير ، بهاين مرحله نرسيد . به علاوه ما كه شيعه هستيم از طريق ائمه احاديث نبویرا داريم . ائمه اطهار بهترين حافظ مواريث نبوی بودند و میدانيم كهبسياری از احاديثی را كه اهل تسنن از طرق خودشان نقل كردهاند ائمه ما همتأييد كردهاند . پس ترديدی باقی نمیماند كه احاديث نبوی در حدود بسيارزيادی باقی مانده است . به هر حال پيغمبر اكرم فرمود كه : « نضر الله عبدا سمع مقالتی فوعاها »، خدای خرم گرداند بندهای را كه گفتار مرا بشنود و حفظ كند [ ( وعی ) ]يعنی حفظ و نگهداری ) « و بلغها من لم يسمعها » و برساند به كسی كه آن رانشنيده است . تا اينجا فقط ترغيب و تشويق مردم است كه گفتار مرا ضبطكنيد و به طبقات بعدی برسانيد . شاهد من در قسمت دوم اين سخن است .خيلی جمله عجيب است . اگر آدم مادی هم باشد بايد به نبوغ و روشن بينیاين مرد آفرين بگويد ، به اين كه چطور تكليف آينده را هم روشن میكند .فرمود : « رب حامل فقه غير فقيه ، و رب حامل فقه الی من هو افقه منه »، يعنی بسيارند كسانی كه فقهی را حفظ میكنند و خود فقيه نيستند ، وبسيارند كسانی كه فقهی را برای ديگری روايت و نقل میكنند در حالی كه آنديگری از خود او فقيهتر است و صلاحيت بيشتری دارد . كلمه [ ( فقه ) ] دراصطلاح امروز ما يعنی علم به احكام ، و ما فقيه را كسی میدانيم كه مسائلفرعی مربوط به نماز و روزه و جهاد و حج و غيره را بداند . ولی همه حتیخود فقها هم قبول دارند كه فقه در اصطلاح اصلی خود معنی و سيعتری دارد ،هم |