بسياری از ادعاها را قبول نداريم و آن را پوچ و بی معنی میدانيم (مقصودشان ادعاهای واهیئی است كه برخی از متصوفه راجع به بواطن قرآنمیكنند ) ولی اين را هم بدانيد كه مطلب در فهم قرآن اين هم نيست كهماها خيال میكنيم ، مطلب عميقتر از اين است . آنوقت همين مطلب راتشريح كردند كه قرآن يك ظواهری دارد ، و ظواهر را همه میتوانند درككنند ، يك معلم میتواند ظواهر قرآن را بفهمد ، ولی به تناسب كمالاتی كهشخص پيدا بكند میتواند به معنائی از معانی ماوراء مفاهيم لفظی كه عمومدرك میكنند پی ببرد . بعد گفتند به هر نسبت كه مراتب انسان كاملتربشود معانی بيشتری را از قرآن كريم درك میكند . غرض اين است كه از صدر اسلام اين مطلب مطرح بوده است كه خيال نكنيدمعانی قرآن همانی است كه عربهای صدر اسلام درك میكردهاند و ما بايدببينيم آنها از قرآن چه میفهميدهاند ، ديگر قرآن بيش از اين مطلبی ندارد. نه ، اين جور نيست ، قرآن كه تنها برای آنها نازل نشده ، قرآن برایهمه بشر نازل شده تا دامنه قيامت . كسی حق ندارد قرآن را مطابق ميل وهوای نفس خودش تفسير بكند ولی همه حق دارند كه در قرآن تدبر بكنند و تادنيا دنياست افراد حق تدبر دارند و شانس موفقيت دارند كه در تدبرهایخودشان به مطالب تازهای برخورد بكنند كه احيانا گذشتگان آنها در تدبرهایخويش برخورد نكردهاند . حديثی در كافی داريم ، میفرمايد : خداوند تباركو تعالی میدانست كه در آخر الزمان اقوامی و گروههايی خواهند آمد²متعمقون [ فی الله ] » كه در خدا و الهيات تعمق میكنند ، يعنی میخواهندبه عمق مسائل وارد بشوند ، از اين جهت آيات اول سوره حديد و سوره توحيد، و آيات آخر سوره حشر را فرستاد . يعنی اگر خدا میدانست كه در آخر |