مرج نيست ، حسابهای منظمی بر عالم حكومت میكند . در اين موضوع فرقینمیكند كه ما مادی باشيم يا الهی . در صورت اول میگوئيم اين قوانين قائمبه ذات است ، و اگر الهی باشيم میگوئيم مشيت الهی چنين اقتضا كردهاست . مثلا اينكه اگر نطفهای در رحم قرار بگيرد ، در شرايط خاصی : رحم سالمیباشد ، رحم قادر باشد كه تخمك را توليد بكند ، و نطفه ، نطفه سالمی باشد، هسته وجود يك فرزند لزوما تشكيل میشود و بعد هم مراحل خاصی را طیمیكند كه به تعبير قرآن مرحله علقه ، مضغه ، استخوانها ، گوشت ، و بعدمرحله پيدا شدن حيات و روح است ، بعد هم بچه به دنيا میآيد به صورتيك طفل ، و بعد رشد میكند و بزرگ میشود و به صورت يك جوان ، و بعد كمكم دوره كهولت را طی میكند ، و بعد دوره شيخوخت و بالاخره منتهی به مرگمیشود ، اين يك حساب و يك قانونی است در اين جهان . عكس آن در جهانديده نمیشود . ما نمیبينيم كه يك فردی ابتدا كه در جهان پيدا میشود بهصورت يك پير مرد باشد و سپس به شكل يك عاقله مرد و بعد يك جوان و كمكم به صورت كودك و بعد نوزاد و سپس به صورت جنين و بعد به شكل نطفهدر بيايد . هميشه حساب اين است . قرآن كريم میفرمايد : « الله الذیخلقكم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوش ثم جعل من بعد قوش ضعفا و شيبة ( 1 ) . خدا اين جور قرار داده است كه شما را از ناتوانی بيافريند ،ابتدای خلقت شما از ناتوانی باشد ، يعنی هستی شما از ضعف و نقص شروعبشود ، بعد منتهی به قوت و نيرو بشود و بعد دو مرتبه اين قوتها و نيروهاكاسته بشود و دوران پيری و پاورقی : . 1 سوره روم ، آيه . 54 |