اسرائيل اسرای مسلمين را برده نمیگيرد ؟ بنابراين فرضيه ، خير ( حالا كارینداريم كه دنيا اجازه میدهد يا خير ) ، يعنی ولی مسلمين حق ندارد اين راهرا انتخاب كند ، چون در وقتی میتوانستند از آنها برده بگيرند كه آنها همبرده میگرفتند ، آنها كه برده نمیگيرند اسلام میگويد شما هم برده نگيريد .پس اسلام برای بردگی بساطی پهن نكرده و نگفته است من حتما وجود برده رالازم دارم ، و متأسف نيست و يقه پاره نمیكند كه چرا بردگی در دنيا نيست؟ ! آنچه كه اسلام روی آن عنايت دارد آزادی است ، آزادی بايد وجود داشتهباشد . اگر شما بگوئيد كه در دنيای امروز چون بردگی وجود ندارد آزادی برده هموجود ندارد پس باز هم قسمتی از دستورهای اسلام عملا منسوخ است ، جوابمیدهيم كه منسوخ نيست بلكه موضوعش منتفی است ، مثل اينست كه اسلامدستور آب قليل و آب كثير هر دو را داده است و مثلا گفته است دست خودرا با آب قليل دو بار آب بكشيد و با آب كثير يك مرتبه ، بعد لوله كشیبشود و آب جاری آنقدر زياد شود كه ديگر استعمال آب قليل موضوع پيدانكند ، آنوقت يكی بگويد احكام اسلام منسوخ شده است . خير ، اين حكم اسلاممنسوخ نشده است . اسلام عنايتی ندارد كه حتما آب قليل وجود داشته باشدتا شما به وسيله آن تطهير كنيد ، اسلام میگويد اگر آب قليلی وجود داشتهباشد ، حكمش اين است . از نظر اسلام هم چه بهتر كه آب قليلی وجودنداشته باشد . اينها كه معنايش منسوخيت نيست . درهيچ جا ما نداريم يك چيزی كه اسلام دست روی آن گذاشته باشد وتغييرات زمان و روزگار بتواند آن را عوض كند ، يعنی با تغييرات واقعیروزگار سازگار نباشد . هی میگويند كه آقا زمان تغيير |