اين اضافات ( حدود 3 صفحه ) ، توضيحاتی است پيرامون نظريه هگل درباره" علت نخستين " و باقی كه در حدود 27 صفحه از اين كتاب را در برمیگيرد ، مطالب ديگری است در زمينه نارسايی مفاهيم فلسفی غرب . مخصوصابرای اولين بار نقدهای معروف ديويد هيوم فيلسوف مشهور انگليسی قرنهفدهم را درباره برهان نظم - كه از نظر غربزدگان سه قرن است كه اينبرهان را از اعتبار انداخته است - با محكها و معيارهای اسلامی در بوتهنقد قرار دادم . آنچه در اين كتاب درباره علل گرايش به ماديگری آمده ، در حقيقت ،نقد و بررسی گوشهای از تاريخ عقايد و انديشههای بشری است . تجزيه وتحليل وقايع تاريخی ، از اين جهت كه با عوامل پيچيدهای سرو كار دارد ،بسی دشوار است بويژه اگر به تحولات عقايد و انديشهها مربوط باشد . اينبنده مدعی نيست كه بحث جامع و مانعی در اين موضوع انجام داده است ،اما اميدوار است راهی به مطلوب باز كرده باشد و ديگران با دقت و فرصتو امكانات بيشتر به بررسی اين مسأله بپردازند ، كه با توجه به جرياناتیكه در كشور ما میگذارد ، فوق العاده ضروری و حياتی است . ماترياليسم درعصر ما - خصوصا در كشور ما - جامه منطق را از خود دور كرده و به سلاح "تبليغ " مجهز شده است ، از اين رو ابايی ندارد كه علل گرايشها واعراضها از ماديگری را به گونهای ديگر كه با هدفهای از پيش تعيين شدهسياسی و اجتماعی منطبق باشد ، توجيه و تفسير نمايد . موضوع اصلی بحث اين كتاب ، يعنی اثبات يا انكار خدا ، قطعا حساسترين و شورانگيزترين موضوعی است كه از فجر تاريخ تاكنون انديشهها را بهخود مشغول داشته و میدارد . موضع انسان در اين مسأله ، در تمام ابعاد انديشهاش و در جهان بينی اوو ارزيابيهايش از مسائل و در جهت گيريهای اخلاقی و اجتماعیاش تأثير ونقش تعيين كننده دارد . گمان نمی رود هيچ |