سازنده ماشين و خانه دارد . آقای هيوم میفرمايند : اينچنين نيست ، جهان بيش از آنكه شبيه به يككشتی يا يك ماشين يا يك خانه باشد ، شبيه دستگاه منظم و خود تنظيم يكگياه يا يك حيوان است . اولا در پاسخ آقای هيوم میگوييم : معنی سخن شما اين است كه جهان ماننديك ماشين يا كشتی نيست ، بلكه مانند خودش است ! مگر شما انتظارداشتيد كه جهان مانند خودش نباشد ؟ مگر گياه يا حيوان جزئی از جهاننيستند ؟ در حقيقت ، سخن بر سر همان گياه و يا حيوان است كه به قول شماچنان ساخته شده كه مانند يك دستگاه صنعتی بسيار پيشرفته هزار درجه ازكشتی و ماشينهای بشری پيشرفته تر از درون خود تنظيم میشود . پس نشانههای" صنع " در گياه و حيوان بيش از كشتی و ماشين است . پس اگر سازندهكشتی و ماشين از عقل و انديشه بهرهمند است ، سازنده جهان كه نمونهاشگياه و حيوان است ، به طريق اولی دارای عقل و دانايی است . ثانيا اينكه آقای هيوم میگويد اين برهان از نظر ماهيت نوعی " تشبيه" است و منظور ، اثبات كمال مشابهت ميان صنع صانع طبيعت و ميان صنعانسان است ، اشتباه است . محال است كه صنع صانع طبيعت ( خدا ) شباهتكامل به صنع انسان داشته باشد ، بلكه صانع طبيعت همچنانكه از نظر ذات وصفات منزه است از اينكه شبيه انسان باشد ، از نظر فعل و صنع نيز منزهاز شباهت است . انسان جزئی از طبيعت است . به حكم اينكه جزئی از طبيعت است ،موجودی است در حال " شدن " و تكامل . همه تلاشش اين است كه خود را ازقوه به فعل و از نقص به كمال برساند . |