اسلامی در بحث " عنايت " مطرح است ، در غرب خبری نبوده ، تصورغربيان از اين برهان در حد تصور عوام الناس و حداكثر در حد تصور متكلميناشعری و معتزلی بوده نه در حد تصور حكما و فلاسفه اسلامی . 3 آقای هيوم میگويد : فرضا با اين برهان ثابت شود كه صانع جهان از عقل وهوشی مانند عقل و هوش انسان برخوردار است ، مدعا كه اثبات كمال لايتناهی خداوندی است اثبات نشده است . اشتباه آقای هيوم در اينجا اين است كه پنداشته كسانی كه خداوند راكمال مطلق و لا يتناهی دانستهاند ، با اتكا به برهان نظم كه به قول او يكدليل تجربی است بوده است . ما در جلد پنجم اصول فلسفه يادآور شديم كه ارزش برهان نظم تنها در اينحد است كه ما را تا مرز ماوراء الطبيعه سوق میدهد . اين برهان همين قدرثابت میكند كه طبيعت ماورايی دارد و مسخر آن ماوراء است و آن ماوراء ،مستشعر به ذات و مستشعر به افعال خود است . اما اينكه آن ماوراء واجباست يا ممكن ، حادث است يا قديم ، واحد است يا كثير ، محدود است يانامحدود ، علم و قدرتش متناهی است يا نامتناهی ، از حدود اين برهانخارج است . اينها مسائلی است كه تنها و تنها برعهده فلسفه الهی است وفلسفه الهی با براهين ديگری اينها را اثبات میكند . |