اكنون ببينيم از نظر علاقهمندان به بسط و اشاعه كلمه توحيد كه نجاتانسانيت را در گرو خداشناسی و خداپرستی میدانند ، معنويت را ازضرورتهای زندگی فردی و اجتماعی انسان میشناسند ، اذعان دارند بشريتمنهای معنويت اميدی به بقايش نيست ، خودش را و تمدنش را و زمينی راكه بر آن قرار گرفته به دست خود نابود خواهد ساخت آری ، از نظر اينافراد چاره چيست و چه بايد كرد ؟ اگر بررسيهای گذشته را ملاك قرار دهيم بايد اولا مكتب الهی را به طورمعقول و علمی و استدلالی صحيح عرضه بداريم : به خداوند تصوير انسانی ندهيم، برايش چشم و گوش نسازيم ، ميان چشم چپش و چشم راستش فاصله معيننكنيم ، او را در لابراتوراها و يا در بالای ابرها و مافوق آسمانها و درقعر درياها جستجو نكنيم ، مسأله تنزيه را كه قرآن كريم فراوان بر آن تكيهكرده است در نظر بگيريم و او را برتر از خيال و قياس و گمان و وهمبدانيم ، او را فقط آغاز كننده جهان ندانيم ، ميان او و علل زمانی تقسيمكار برقرار نكنيم ، با تصورات نامربوط درباره علم ازلی و اراده ازلیمبارزه كنيم و خلاصه جلوی هرگونه لغزش فكری را در مسائل الهيات بگيريم .البته اين كار وقتی ميسر است كه به يك مكتب استدلالی سيستماتيك الهیكه پاسخگوی اين نياز باشد ، بپيونديم . معارف اسلامی از اين نظر فوقالعاده غنی است و میتواند پاسخگوی خوبی به اين نياز باشد . حكمای اسلامیبا الهام از قرآن كريم و كلمات رسول اكرم ( ص ) و ائمه اطهار ( ع )توانستهاند يك مكتب مستدل و مستحكمی در اين زمينه به وجود آورند . كسیكه با اين مكتب آشنا باشد نمی گويد معنی علت نخستين اين است كه يكشیء خودش |