خداپرستی يا زندگی ؟ ! در اينجا مقدمتا بايد مطلبی را خاطر نشان كنيم تا منظور كاملا روشن گردد: بشر محكوم است از غرايز خود پيروی كند . در وجود بشر غرايزی نهاده شدهتا او را به سوی هدفی كه در متن خلقت منظور است ، بكشاند . البته مقصوداين نيست كه بشر چشم بسته بايد تابع غرايز خود باشد ، مقصود اين است كهوجود غرايز ، عبث نيست ، نتوان آنها را ناديده گرفت ، نتوان آنها رامهمل گذاشت و نبايد به معارضه و مبارزه كلی آنها پرداخت . غرايز رابايد اصلاح و تعديل و رهبری كرد ، كه اين مطلب ديگری است . مثلا در انسان تمايل به فرزند هست . اين تمايل امر كوچكی نيست ، ازشاهكارهای خلقت الهی است . اگر اين تمايل نبود ، خلقت ادامه نمی يافت. منتها در كارخانه خلقت ، اين تمايل به |