و ابتكار بشر همه جزئی از جهان و نظام الهی است . هر كاری كه بشر میكنددر حقيقت قضا و قدر الهی را اجرا میكند . جهان و قوانين جهان ، همهمتساويا مخلوق خدا است ، ما هم بنده خدا هستيم ، ما و اراده ما و قدرتما و نيروی ما و همه چيز ما را خدا خلق كرده است ، دست ما هم دست خدااست . در كار خدا مداخله كردن معنی ندارد ، يعنی كاری كه بر خلاف قضا وقدر الهی و بر خلاف علم ازلی الهی باشد در دنيا واقع نمیشود . اين از نظراصولی . اما از نظر فقهی . فقها میگويند كه اگر نطفه در رحم منعقد شد لغزانيدنش اشكال دارد ، اما مادامی كه هنوز منعقد نشده است و هنوز جنينانسانی به وجود نيامده است ، اشكالی ندارد . جنين انسانی آنوقت به وجودمیآيد كه اسپرم مرد و او ول زن ( تخمك ) با يكديگر تركيب بشوند . اولباری كه واحد انسان به وجود میآيد آن وقت است . اما قبل از اينكه ايندو باهم جفت شوند ، هسته اول انسان پيدا نشده است . نطفه مرد به تنهائیيا نطفه زن به تنهائی هيچكدام بذر انسان نيست . مادام كه بذر انسان رابه وجود نياوردهاند اختيار با آنها است كه جلوی آبستنی را بگيرند يانگيرند ، زيرا انسان كشی محسوب نمیشود . مانند يك مدرسه كه تا قبل ازنام نويسی میتواند بگويد جا نداريم ولی پس از نامنويسی ديگر حق اخراجندارد . مسأله ازدياد نفوس در جهان امروز يك مسئله جديد است كه جهان با آنروبرو است . نمیخواهم بگويم كه موضوع ازدياد نفوس و لزوم جلوگيری درهمه كشورها صادق است . برخی كشورها دچار كمبود نفوس هستند . تبليغاتیكه در اين زمينهها میشود غالبا ريشه استعماری دارد . اروپائيها به حدنصاب جمعيتشان رسيدهاند و چون از منابع و منافع |