غايت فعل چيست و گاهی به فاعل نسبت داده میشود و گفته میشود غايتفاعل چيست ( 1 ) . اگر به فعل نسبت داده شود معنیاش اين است كه آن فعل متوجه به سویچيزی است كه آن چيز ، كمال آن فعل محسوب میشود . به عبارت ديگر آن فعل طبعا و ذاتا به سوئی روان است و جهت داراست وآن سوی و آن جهت متمم و مكمل وجود آن فعل است . مثلا درخت كه حركت ورشد میكند به سوئی میرود و متوجه به سوئی است كه آن سوی و آن جهت ،كمال و فعليت ما بالقوهء درخت محسوب میگردد . و اگر احيانا موجودديگری از آن منتفع گردد بدان جهت است كه كمال آن درخت به اين است كهبه آن موجود ديگر متحول گردد ، يعنی تبدل به آن موجود ديگر در مسير حركتآن درخت واقع است والا صرف اينكه موجود ديگری از آن منتفع گردد بدونآنكه آن درخت در مسير طبيعی خود متوجه به سوی جذب شدن در موجود ديگر ومتحول شدن به آن باشد ، غايت و علت غائی آن درخت پاورقی : 1 - غايت اگر به فعل نسبت داده شود به معنی اين است كه اين فعل ، بهسوئی روان است ، يعنی فی حد ذاته نوعی حركت است و لااقل از قوه به فعلرسيدن است و اين فعل با داشتن نيروئی باطنی به سوئی روان است و آن سویمتمم و مكمل آن فعل است ، اين فعل جهت و نهايت دارد و به عبارت ديگرما اليه الحركه دارد ، اما نه ما اليه حركه الفاعل بلكه ما اليه حركهالفعل . و اما اگر به فاعل نسبت داده شود مفهوم ما لاجله و ما اليه حركهالفاعل دارد . اكنون اگر فرضا فاعل را متحرك ندانيم يا فعل را از نوعحركت ندانيم نظير جواهر - بنابر عدم قول به حركت جوهريه - بايد تحليلا وعقلا اين معنی صادق باشد ، در اينجا است كه اشكالاتی پيش میآيد :1 - طبيعت ، هدف ندارد . 2 - در انسان ، عبث هست 3 - در مورد خداوند ، مالاجله معنی ندارد 4 - در مورد اتفاقات طبيعی ، هدف بالامقدمه صورت میگيرد . |