علت نيازمندی مباحث هيولی و صورت به اين بحث ، در اينجا آورده شدهاست ) . 7 - صورت در اين جهان از هيولی منفك نمیشود 8 - هيولی از صورت عريان نمیگردد . 9 - نوع احتياج هر يك از هيولی و صورت به يكديگر 10 - صور نوعيه . قبلا گفتيم كه حكما يك مبحث بالخصوص را " سماع طبيعی " مینامند وآن را در مقابل مباحث فلكيات ، عنصريات ، نفس قرار میدهند ، اولا بايدبدانيم به چه جهت اين نام را روی اين مباحث نهادهاند ؟ ثانيا چرا اين قسمت را از عنصريات و هم از فلكيات مجز نمودهاند ؟اما علت اين كه اين مباحث " سماع طبيعی " ناميده میشوند اين استكه سنت بر اين جاری بوده كه در طبيعيات قبل از همه مباحث ، اين مباحثآورده شود و به همين جهت اولين مبحثی از طبيعيات كه به گوش دانشجومیخورد اين مباحث است لهذا " سماع طبيعی " يعنی " اول مايسمع منالطبيعيات " ناميده شده است . همچنان كه گاهی اين قسمت را " السمعالكيان " نيز مینامند كه عينا همين مفهوم و معنی رادارد . اما علت اينكه اينمباحث حساب جدا گانه ای پيدا كرده و در واقع فنمستقلی نسبت به همه مباحث طبيعيات شمرده شده است اين است كه آنچه دراين قسمت بحث میشود نه از مختصات عنصريات است و نه مختصات فلكيات. و در عنصريات نه اختصاص به جماد دارد و نه به نبات و نه به حيوان ونه به انسان ، بلكه مسائلی است مربوط به مطلق اجسام . اين مباحث درحقيقت " امور عامه " طبيعيات است واگر اين مباحث به جای " سمایطبيعی " امور عامه طبيعی و يا " كليات طبيعی " |