و راه يابی است . طرز راه يابی اشياء به شكلی است كه نظامات داخلی اشياء با همهتجهيزات حيرت انگيز آنها برای اين كه بتوانند تا اين حد با راه و هدفخود آشنا باشند كافی نيست . بدين معنی كه اشياء و موجودات در عين اينكهاز يك سازمان درونی برخوردارند ، نوعی بينش مرموز نيز آنها را هدايتمیكند و آنها به مدد اين بينش راه خود را به سوی آينده میشناسند .فی المثل يك گلبول سفيد خون و يا يك حشرهء كوچك چنان با وظيفه و كارخود آشنا است كه گوئی تعليمات قبلی منظمی ديده است . يك ماشين ، هر اندازه دقيق ساخته شده باشد قادر به ابتكار و اختراع وپيدا كردن راههای نو و قادر به منطبق ساختن خود با محيط جديد و قادر بهايجاد اعضاء جديد و تكميل آنها نيست ، ولی در اشياء و بالخصوص درنباتات و حيوانات چنين چيزی هم مشاهده میشود . اين خود نشانه ديگریاست بر اينكه قوهء مرموز و نيروی شاعری اشياء را با شكل مرموزی هدايت ورهبری میكند . مساله هدايت و راهيابی اشياء داستان مفصلی دارد كه اين جامجال شرح و بسط آن نيست . قرآن كريم به اين اصل در آيات مختلفی اشاره میكند ، از جمله آنجا كهمیفرمايد : « الذی قدر فهدی »( سورهء اعلی آيه 3 ) ( 1 ) و همچنين آنجا كه از زبان حضرت موسی ( ع ) خطاب به فرعون نقل میكند :« الذی اعطی كل شیء خلقه ثم هدی . »( سورهء طه آيه 50 ) ( 2 ) پاورقی : 1 - آن ( خدائی ) كه ( هر موجود را ) اندازه گيری معين فرموده سپسهدايت نمود . 2 - آن ( خدائی ) كه خلقت خاص هر موجودی را بدو بخشيد سپس او را (برآن اساس ) هدايت نمود . |