3 - طبيعيات يا علم ادنی . " فلسفه عملی " نيز به نوبه خود به سهقسم منقسم میشود ، 1 - علم اخلاق . 2 - علم تدبير منزل و اصول خانه داری . 3 - علم سياست مدن و تدبير اجتماع . اين گونه تقسيم علم به نظری و عملی و تقسيم هر يك از دو قسم اخير بهشعب و شاخههايی ديگر ، از ارسطو به يادگار مانده است . ولی حكماء وفلاسفه معاصر مغرب زمين ، علوم را به شكلهای ديگری تقسيم كردهاند كه دركتاب های روش شناسی علوم ( متدولوژی ) مسطور است . مجموعا میتوان گفتكه برای علوم هنوز تقسيمی كه مقبوليت عمومی يافته باشد و از هر جهت بینقص باشد ، صورت نگرفته است . هر يك از رشتههای نظری و عملی ، بر طبق تقسيم ارسطوئی ممكن است خودبه علوم و فنون مستقلی تقسيم شود همچنان كه رياضی و طبيعی هر كدام بهعلوم متعددی تقسيم میشوند و رشته های گوناگونی دارند . ولی " علم اعلی" كه بعد از ارسطو " علم الهی " ناميده شده است با اين كه مشتمل بردو قسمت متمايز است از نظر حكمای اسلامی علم و فن واحدی به حساب میآيد. اين علم را از آن جهت علم اعلی خواندند كه اولا : از همه علوم كلیتراست و ثانيا : چنان كه در محل خود ثابت شده است علوم ديگر به آننيازمندند و او از آنها بی نياز است و ثانيا : معانی و مفاهيم مورداستفادهء اين علم ، معانی و مفاهيمی مادی نيستند نيستند . يعنی مصاديقآنها انحصاری به ماديات ندارد و به علاوه مستقيما از ماديات گرفته نشدهاست ، و به عبارت ديگر اين معانی تصويرات مستقيم اشياء مادی نمیباشندو به اصطلاح معقول ثانویاند نه معقول اولی و همه اينها در امور عامه بيانشده است . رابعا : در اين علم است كه مبادی و اسباب و علل اوليه وجودجستجو و اثبات میشود ، بحث واجب الوجود ، |