جامعه را بدون دخالت دادن ارزشهای معنوی اداره كند . اين مطلب هم ناقصو نادرست است زيرا عمل نشان داد كه جامعههائی هم كه مالكيت را الغاكردند در عين حال ظلم و تعدی و انحراف در آنها از بين نرفت . اگر حرفآنها درست بود بايد جامعه همينقدر كه به زندگی اشتراكی میرسيد ديگر محالبود كه در آن فسادی رخ دهد ، و حال اينكه ما میبينيم در جامعههایكمونيستی هر چند يكبار به بهانه تصفيه و انحراف و . . . به جان يكديگرمیافتند . علتش هم اين است كه تنها عامل بدست آوردن امتيازات مالكيتفردی نيست زيرا اولا امتيازات ، همه ، امتيازات پولی و خريد و فروشینيست . بشر يك سلسله امتيازات ديگر دارد كه برای آنها ارزش قائل است. فرضا در ميان زنها زنی كه زيباتر باشد ، دارای امتيازی است در زندگیدر صورتی كه اين ، مربوط به مسئله مالكيت نيست ، يعنی اگر مالكيت ،اشتراكی هم باشد اين امتياز سر جای خودش هست . و از آن مهمتر و بالاتر پستها و مقامات است . ارزش پست و مقام برایبشر از ارزش پول خيلی بيشتر و بالاتر است . را كفلر هميشه میخواهد درانتخابات رياست جمهوری آمريكا شركت كند . او ثروتمندترين مرد دنيا ياجزء چند نفری است كه بيشترين ثروت دنيا را دارند ، ولی در عين حال داغرياست جمهوری در دلش هست و اين آرزو را فوق العاده دارد . انسانها پولو ثروتشان را غالبا فدا میكنند برای اينكه به شهرت و افتخار و رياست وقدرت و . . . برسند . آدمی كه ديگران يا از روی ترس يا محبوبيت ياعلاقه و ايمان و ارادت در مقابلش خضوع میكنند برای بشر ارزشی فوق العادهدارد . |