به تنهائی و اگر توام با يك ايمان و يك آرمان نشود قادر به برقراریعدالت در كشور وجود [ انسان ] نيست . و خلاصه از فيلسوف حاكم در وجودانسان كار زيادی ساخته نيست . فيلسوف مؤمن بايد حاكم باشد . محبت در اسلام اما در مورد محبت ، در اسلام از اين بيشتر چه میخواهيم : « احبب لغيرك ما تحب لنفسك و اكره لغيرك ما تكره لنفسك» (1) [برایديگران همان را دوست بدار كه برای خود دوست میداری و برای ديگران همانرا بد بدار كه برای خود بد میداری ] و آنچه كه در باب تراحم و تعاطفآمده است . ما در كافی بابی داريم تحت عنوان " تراحم و تعاطف " يعنیمهربانيها و عواطف متقابل . در حديث معروف وقتی رسول اكرم صلی اللهعليه و آله و سلم از اصحاب سؤال میفرمايند : « ای عری الايمان اوثق ؟ »كدام دستگيره ايمان محكمتر است ؟ ، هر يك از اصحاب جوابی میدهد . يكیمیگويد نماز ، ديگری میگويد روزه و همينطور پاسخ میدهند : حج ، جهاد و .. . حضرت میفرمايد : همه اينها كه گفتند درست است ولی هيچكدام « اوثقالعری » يعنی محكمترين دستگيرهها نيست . اصحاب سؤال میكنند پس چيست ؟حضرت میفرمايند : « حب لله » محبت ديگران به خاطر خدا ( نه فقط حبالله بلكه حب الله كه البته ناشی از حب الله هم هست ) ، به خاطر خدا وحقيقت دوستپاورقی : 1 - نهج البلاغه نامه . 31 |