برابر جريانهای مخالف است . اينرا شايد شما هم تجربه كرده باشيد ، من تجربه دارم : در يك ده ، در يك قصبه كه از يك عده مردم همسطح بوجود آمده است ، اگر يك فرد فاسد باشد در حد اين است كه مثلا دروغ میگويد . آدم خوبش هم در سطح بالا پرورش پيدا نمیكند " ز آب جزء ماهی خرد خيزد " ولی در محيطهايی كه جريان مخالف زياد است ، همانطور كه قربانی زياد است افراد تكامل يافته هم بوجود میآيند . من در حدودی كه تجربه دارم يعنی محيط دهات را طی كردهام ، محيط خيلی شهرستانها را طی كردهام ، در محيط تهران هم بودهام ، معتقدم كه در عين اينكه محيط تهران شايد فاسدترين محيطهای ايران از نظر اخلاقی باشد ( 1 ) ، پاكترين و كاملترين افرادی هم كه من در عمرم ديدهام در همين تهران آلوده به فساد ديدهام . اگر بنا بشود كه سير و حركت جامعه هميشه به طرف صلاح باشد ، مثل رودخانهای میشود كه جريان دارد و يك آدم همين مقدار كه خودش را در رودخانهای كه جريان دارد بيندازد به حالت يك مرده هم كه خودش را روی آب در بياورد ، آب او را میبرد . اين ، هنر نيست . هنر آنوقت است كه انسان برخلاف جريان آب شنا بكند ، يعنی كمالش آنوقت در آنجا صورت میگيرد . پاورقی : |