انسانها سفيد پوستند " ، و امثال اينها . يا بيان كميت افراد شده كههمه افراد يا بعضی ، يا نشده است . اگر نشده باشد قضيه ما " قضيه مهمله" ناميده میشود . قضايای مهمله نه در علوم و نه در فلسفه ، اعتبار مستقلندارند ، آنها را بايد در رديف قضايای جزئيه محصوره حساب كرد ، مثل آنكه بگوييم : " انسان عجول است " ولی روشن نكنيم كه همه انسانها يابعضی انسانها عجولاند . اما اگر بيان كميت افراد شده باشد ، كه همه افراد يا بعضی افراد است، " محصوره " ناميده میشود . اگر بيان شده باشد كه همه افراد چنيناند ،" محصوره كليه " ناميده میشود ، و اگر بيان شده باشد كه بعضی افرادچنيناند ، " محصوره جزئيه " ناميده میشود .پس محصوره بر دو قسم است : كليه و جزئيه ، و از آن نظر كه هر قضيهایممكن است موجبه باشد و ممكن است سالبه باشد ، پس قضايای محصوره مجموعاچهار نوع است : موجبه كليه . مثل كل انسان حيوان يعنی هر انسانی حيوان است .سالبه كليه . مثل لا شیء من الانسان بحجر يعنی هيچ انسانی سنگ نيست .موجبه جزئيه . مثل بعض الحيوان انسان يعنی بعضی حيوانها انساناند .سالبه جزئيه . مثل بعض الحيوان ليس بانسان يعنی بعضی حيوانها انساننيستند . اين چهار نوع قضيه ، به نام " محصورات اربعه " معروفاند |