چيز ديگر را محمول قرار میدهيم يعنی آن را بر موضوع حمل میكنيم و بهعبارت ديگر آنرا بر موضوع بار میكنيم . و به تعبير ديگر : در قضيه حمليهحكم میكنيم به ثبوت چيزی برای چيزی . در اثر نهادن يك موضوع و بار كردنچيزی بر آن ، نسبت ميان آنها برقرار میشود و به اين صورت قضيه درستمیشود . مثلا میگوييم : زيد ايستاده است . و يا میگوييم : عمرو نشسته است .كلمه " زيد " موضوع را بيان میكند و كلمه " ايستاده " محمول را وكلمه " است " نسبت حكميه را . در حقيقت ما زيد را در عالم ذهن خودنهادهايم و ايستادن را بر او بار كردهايم و ميان " زيد " و " ايستاده" رابطه و نسبت برقرار كردهايم و به اين ترتيب قضيه به وجود آوردهايم.موضوع و محمول در قضيه حمليه دو طرف نسبت میباشند . اين دو طرفهمواره بايد مفرد باشند و يا مركب غير تام . اگر بگوييم : " آبهندوانه مفيد است " موضوع قضيه يك مركب ناقص است . ولی هرگز ممكننيست كه يك طرف يا هر دو طرف قضيه حمليه ، مركب تام باشد .نوع رابطه در قضايای حمليه ، رابطه اتحادی است كه با كلمه " است "در زبان فارسی بيان میشود . مثلا اگر میگوييم " زيد ايستاده است " درواقع حكم كردهايم كه " زيد " و " ايستاده " در خارج يك چيز را تشكيلمیدهند و با يكديگر متحد شدهاند . ولی گاهی كه قضيه را در ذهن خود تصور میكنيم و سپس آن را مورد تصديققرار میدهيم ، به نحو بالا نيست ، يعنی در آن ، چيزی بر چيزی بار نشدهاست ، و به عبارت ديگر در آن ، حكم به |