كوچكتر در نهايت امر از حمليههايی تركيب شدهاند . در قضايای شرطيه دو طرف را مقدم و تالی میخوانند ، يعنی جزء اول "مقدم " و جزء دوم " تالی " خوانده میشود . بر خلاف حمليه كه جزء اولرا موضوع و جزء دوم را محمول میخوانند . قضيه شرطيه متصله ، همواره در زبان فارسی با الفاظی از قبيل " اگر "، " چنانچه " ، " هر زمان " و امثال اينها و در عربی با الفاظی ازقبيل " ان " ، " اذا " ، " بينما " ، " كلما " توأم است ، وقضيه شرطيه منفصله ، در زبان فارسی با لفظ " يا " و در زبان عربی باالفاظی از قبيل " او " ، " اما " و امثال اينها توأم است . موجبه و سالبه تقسيم قضيه به حمليه و شرطيه ، چنانكه ديديم تقسيمی بود به حسب رابطهو نسبت حكميه . اگر رابطه ، اتحادی باشد ، قضيه ، حمليه است و اگررابطه از نوع تلازم يا تعاند باشد شرطيه است . تقسيم قضيه به حسب رابطه به گونه ديگر هم هست ، و آن اين كه در هرقضيه يا اين است كه رابطه ( اعم از اتحادی يا تلازمی يا تعاندی ) اثباتمیشود و يا رابطه نفی میشود . اولی را قضيه موجبه ، و دومی را قضيه سالبهمیخوانند . مثلا اگر بگوييم : " زيد ايستاده است " قضيه حمليه موجبهاست . و اگر بگوييم : " چنين نيست كه زيد ايستاده است " قضيه حمليهسالبه است . اگر بگوييم : " اگر بارندگی زياد باشد محصول فراوان است" قضيه شرطيه متصله موجبه است ، و اگر بگوييم : " اگر باران بهكوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشك رودی " شرطيه متصله سالبه |