بيان مطلب اين است : هنگامی كه در شكل اول مثلا میگوييم : هر انسان حيوان است ( صغرا ) . هر حيوان جسم است ( كبرا ) . پس انسان جسم است ( نتيجه ) . قضيه " هر انسان جسم است " به حكم اين كه مولود و نتيجه دو قضيهديگر است ، زمانی معلوم ما خواهد شد كه قبلا به هر دو مقدمه ، از آن جملهكبرا ، علم پيدا كرده باشيم . به عبارت ديگر : علم به نتيجه موقوف استبر علم به كبرا . از طرف ديگر ، قضيه كبرا به حكم اين كه يك قضيه كليهاست ، آنگاه معلوم ما خواهد شد كه قبلا هر يك از جزئيات آن معلوم شدهباشد . پس قضيه " هر حيوان جسم است " آنگاه برای ما معلوم و محققخواهد شد كه قبلا انواع حيوانات و از آن جمله انسان را شناخته و علم پيداكرده باشيم كه جسم است . پس علم به كبرا ( هر حيوان جسم است ) موقوفاست بر علم به نتيجه . پس علم به نتيجه موقوف است بر علم به كبرا و علم به كبرا موقوفاست بر علم به نتيجه ، و اين خو دور صريح است . اين ايراد همان است كهبنا به نقل " نامه دانشوران " ابوسعيد ابوالخير بر ابوعلی سينا هنگامملاقاتشان در نيشابور ايراد كرد و بوعلی بدان پاسخ گفت . نظر به اين كهپاسخ بوعلی مختصر و خلاصه است و ممكن است برای افرادی مفهوم نباشد ما باتوضيح بيشتری و با اضافاتی پاسخ میدهيم سپس عين پاسخ بوعلی را ذكرمیكنيم . پاسخ ما اين است : |