5 - اين منطق از نظر صورت نيز ناقص است ، زيرا ميان قضايای حمليهواقعی ( و غير واقعی مثل ) " هر انسان دارای قلب است " كه در قوه ايناست كه گفته شود " اگر چيزی وجود يابد و انسان باشد ضرورتا بايد قلبداشته باشد " فرق نگذاشته است و اين فرق نگذاشتن ، منشأ اشتباهات عظيمدر ماوراء الطبيعه شده است . پاسخ اين است كه منطقيين اسلامی كاملا به اين نكته توجه داشتهاند و فرقگذاشتهاند و با توجه به آن فرق ، شرائط قياس را ذكر كردهاند ، و اينبحث چون دامنه دراز دارد ما در اينجا از ذكر آن خودداری میكنيم .6 - منطق ارسطويی بر اساس مفاهيم و كليات ذهن نهاده شده است ، درصورتی كه مفهوم كلی حقيقت ندارد . تمام تصورات ذهن جزئی است و كلی يكلفظ خالی بيش نيست . اين ايراد نيز از " استوارت ميل " است . اين نظريه به نام "نوميناليسم " معروف است .پاسخ اين نظريه در فلسفه به خوبی داده شده است . 7 - منطق ارسطويی بر اساس " هويت " است كه میپندارد همواره هر چيزخودش است . از اين رو مفاهيم در اين منطق ، ثابت و جامد و بیحركتاند. در صورتی كه اصل حاكم بر واقعيتها و مفاهيم ، حركت است كه عيندگرگونی يعنی تبديل شدن شیء به غير خود است . لهذا اين منطق با واقعيتتطبيق نمیكند . يگانه منطق صحيح آن است كه مفاهيم را تحرك ببخشد و از اصل هويت دوریجويد و آن منطق ديالكتيك است . |