ثقيل باشد كه آخر ، عبادت چه فايدهای برای خدا دارد ؟ كه نمیتواند برایاو فايدهای داشته باشد . و چه فايدهای برای بشر دارد كه بشر خلق بشود كهخدا را عبادت كند . ولی بهر حال قرآن اين مطلب را در كمال صراحت ذكركرده ، يعنی عبادت را به عنوان غايت خلقت ذكر نموده است . قرآن در بعضی از آيات برعكس اين نظر كه آخرت را امری طفيلی میشمرد ،میگويد : اگر قيامتی نباشد خلقت عبث است ، يعنی آنرا به منزله غايتبيان كرده است . و اين منطق در قرآن زياد تكرار شده است : " « افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون »" ( 1 ) .آيا گمان كرديد كه شما را به عبث خلق كرديم ؟ عبث چيزی را میگويند كهغايت حقيقی ندارد ، در مقابل حكمت ، يعنی حكمت در خلقت شما نيست ؟غايت حكيمانهای نيست ؟ پس اين خلقت عبث و بيهوده و پوچ است ؟ وعطف بيانش آنكه : " « و انكم الينا لا ترجعون » " و اينكه شما بمارجوع نمیكنيد ؟ يعنی اگر بازگشت به خدا نباشد خلقت عبث است . قرآن درآيات مكرر مسئله قيامت را با مسئله به حق بودن و باطل نبودن خلقت ،لغو و بازی نبودن خلقت توام و در واقع استدلال كرده است . يك استدلال كهقرآن درباره قيامت دارد استدلال به اصطلاح لمی است يعنی به دليل اينكهاين عالم خدائی دارد و اين خدا كار عبث نمیكند و كار او به حق است وباطل و بازيچه نيست و خلقت ، چنين خالق حكيمی دارد ، رجوع پاورقی : 1 - سوره مؤمنون آيه 115 ( آيا پنداشتيد كه ما شما را عبث آفريدهايم وشما بسوی ما بازگشت نخواهيد كرد ؟ ) |