غايت خلقت است نيز خود به صورت كلی نبايد مورد بحث قرار گيرد ، وجای بحث نيست . در اينكه هدف زندگی هر فرد از نظر فردی چه بايد باشد به اين صورت كلیباز جای بحث نيست و [ پاسخ آن ] به طور كلی اين است كه ما چه میتوانيمباشيم و چه استعدادهائی بالقوه در ما هست كه میتوانيم آن استعدادها رابه فعليت برسانيم ؟ هدف زندگی ما هم بايد همانها باشد . ولی تا اينمقدار بحثها كلی و سر بسته است . بايد ببينيم آيا خود قرآن بطور جزئیترو مشخصتر درباره هدف انسان بحث كرده است يا نه ؟ آيا گفته كه انسانبرای چه خلق شده است ؟ آيا درباره بعثت انبياء بحثی كرده است كه برایچه بوده است ؟ و آيا گفته است كه انسانها برای چه زندگی كنند ؟ .ما غالبا به مفهوم كلی كه درست هم هست میگوئيم انسان برای رسيدن بهسعادت آفريده شده است و خداوند هم از خلقت انسان غرضی ندارد و سودینمیخواهد ببرد ، و انسان را آفريده است كه به سعادت برسد . منتها انساندر مرتبهای از وجود و وضعی است كه راه خودش را بايد آزادانه انتخابكند و هدايت انسان تكليفی و تشريعی است نه تكوينی و غريزی و جبری . لذاانسان بعد از اينكه راه نموده شده گاهی حسن انتخاب به خرج میدهد و گاهیسوء انتخاب " « انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا »" ( 1 ) . پاورقی : 1 - سوره انسان آيه 3 ما راه را به او ( انسان ) نمودهايم سپاس دارديا كفران پيشه كند . |