نرسيده است . دين ، برای همين است چون دين ايدئولوژیای است كه تكيهاش بر سرشت روحانی انسان يعنی بر شناساندن انسان است ، بر آگاه كردن انسان به اين سرشت و پرورش دادن اين جنبه وجود انسان و برقرار كردن تعادل ميان دو جنبه وجودی انسان ، علوی و سفلی است . عبادتها ، رازها ، نيازها ، خداشناسيها ، پرهيز كردن از گناهان ، پرهيز كردن از دروغ ، از خيانت ، از ظلم و ستم ، از غيبت ، تمام اينها گذشته از جنبههای اجتماعی ، يك جنبه انسانی و تربيتی دارد ، يعنی برای احياء و زنده كردن همان جنبه انسانی است . پس اگر ما بخواهيم واقعا در طريق تكامل انسان قدم برداريم بايد خودمان را مافوق همه اين مسائل قرار بدهيم يعنی انسان را موجودی بدانيم كه میتواند پايگاهی عقيدتی مافوق پايگاه طبقاتی و غير طبقاتی و امثال اينها داشته باشد . مبارزه انسان میتواند صددرصد ماهيت آرمانی و اعتقادی داشته باشد ، ماهيت ايمانی داشته باشد . اما اين مبارزه از كجا شروع میشود ؟ از درون خودت ، اينها تنها در تعليمات انبياء است ، شما در تعليمات غير انبياء چنين نمونههای شكوهمندتری نمیبينيد . پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم لشكری را برای مبارزه با دشمنان بيرونی فرستاده است . وقتی كه پيروز و فاتح برمیگردند به استقبال آنها میرود ، ( موقع شناسی را ببينيد كه در چه جائی پيغمبر صلی الله عليه و آله و سلم چه سخنی میگويد ) هنگامی كه میخواهد به آنها مرحبا و آفرين بگويد ، میفرمايد : « مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی عليهم الجهاد الاكبر » . پاورقی : |