كه بايد بالا برود ، و [ اين سير ] منتهی و نهايت ندارد ، هر چه بالا برود، در دستگاه هستی برای او [ امكان بالاتر رفتن ] هست ، اگر پيغمبرش همتا ابد بالا برود ، ميدان دارد كه برود ، منتهی برای ما غير قابل تصوراست ، ولی چنين واقعيتی هست . اين است كه جامعه ايدهآل انسانی ، بهحكم اينكه جامعه انسان به عقيده و آرمان رسيده است ، جامعه انسان پيروزبر انسان منحط منفعتجوی منفعت طلب است و در حقيقت بايد بگوئيم اينپيروزی ، پيروزی صلاح و تقوا و عدالت است ، پيروزی يك طرف سكه وجودانسان است بر طرف ديگر آن ، و به تعبير قرآن پيروزی حزب الله است برحزب الشيطان . و به حكم اينكه انسان يك موجود عاقل و آگاه و آزاد ومختار و مسؤول و مكلف و دارای اراده آفريده شده است از روز اولی كه بهمقام انسانيت رسيده ( هر وقت میخواهد باشد ) ، اول انسانی كه به مقامانسانيت رسيده ، حجت خدا بوده است . يعنی هيچوقت امكان نداشته كهانسانی روی زمين بيايد و حجت خدا يعنی آنكه تكليف و مسئوليتش رابرايش مشخص میكند وجود نداشته باشد . پس انسان چنين آيندهای در پيشدارد و چنين مقصدی در جلو دارد ، مقصد شناخت خود ، مقصد پيروزی نهائی براباطيل و در اطاعت آوردن جنبههای فطری انسانی . و همين جريان مبارزه حقو باطل است كه ادامه پيدا میكند و رو به پيش است و جلو میرود تا آنجاكه بر طبق پيش بينیهائی كه اولياء دين كردهاند در نهايت امر منجر بهحكومت و دولتی میشود كه از آن به دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه تعبيرمیشود ( 1 ) . بنابر اين مسئله تكامل انسان در ابعاد انسانی به بن بست پاورقی : 1 - در كتاب قيام و انقلاب مهدی ( ع ) من ده تا از مشخصاتش را > |