جهاد يعنی استفراغ وسع و به عبارت ديگر : بكار بردن منتهای همت و نيرو . با اين تفاوت كه كلمه جهاد غالبا برای بكاربردن منتهای كوشش در برابر دشمن به كار برده میشود و كلمه اجتهاد برای به كار بردن منتهای كوشش در فهم احكام از كتاب و سنت استعمال میگردد . انتخاب اين كلمه نيز میرساند كه علماء اسلام زمينه را آنقدر عميق و وسيع میدانستند كه بذل قسمتی از نيرو را كافی نمیشمردند ، بذل تمام نيرو را لازم میدانستند . كلمه ديگری كه به كار میبردند كلمه " استنباط " است . اين كلمه نيز حكايت میكند كه علماء اسلامی احساس خاصی در مورد درك احكام داشتهاند . كلمه استنباط به معنی بيرون كشيدن آب از زير زمين است . علماء اسلام توجه كرده بودند كه در زير قشر ظاهر الفاظ جريان زيرزمينی آب زلال معانی است . هر عامل آشنا با زبان عربی و دستور زبان عربی حق ندارد ادعا كند كه با مراجعه به كتاب و سنت قادر است قوانين و مقررات اسلامی را اكتشاف كند ، فن و هنر مخصوص ضرورت دارد : هنر استنباط ، هنر استخراج آبهای زير زمينی از زير قشر ظاهری . غزالی در " المستصفی " تعبير لطيفی دارد . او ادله را " شجره " و احكام را " ثمره " و عمل اجتهاد را كه استخراج احكام است از ادله ، " استثمار " میخواند . حقيقت اينست كه اين توجه كه برای علماء اسلام پيدا شد از ناحيه خودشان نبود ، پيش از همه خود قرآن كريم و پس از قرآن ، رسول اكرم مردم را به اين حقيقت متوجه كردند . قرآن كريم كه دعوت به تدبر در آيات قرآنی و تفكر در آنها میكند در حقيقت همين |