علم قديم با علم جديد ، مثلا طب قديم و طب جديد ، هندسه قديم ، هندسهجديد ، علم النفس قديم و علم النفس جديد ، گياه شناسی قديم و گياهشناسی جديد و . . . تفاوت ماهوی ندارند ، يعنی چنين نيست كه مثلا كلمه (طب ) در قديم نام يك علم بود و در جديد نام يك علم ديگر . طب قديم وطب جديد هر دو دارای تعريف واحد هستند . ( طب ) به هر حال عبارت استاز معرفت احوال و عوارض بدن انسان . تفاوت طب قديم و طب جديد يكی در شيوه تحقيق مسائل است كه طب جديداز طب قديم تجربیتر است و طب قديم از طب جديد استدلالیتر و قياسیتراست ، و ديگر در نقص و كمال است ، يعنی طب قديم ناقصتر و طب جديدكاملتر است . و همچنين ساير علوم . اما ( فلسفه ) در قديم و جديد يك نام است برای معانی مختلف وگوناگون ، و به حسب هر معنی تعريف جداگانه دارد . چنانكه خوانديم درقديم گاهی كلمه فلسفه نام ( مطلق علم عقلی ) بود و گاهی اين نام اختصاصمیيافت به يكی از شعب يعنی علم مابعدالطبيعه يا فلسفه اولی ، و در جديداين نام به معانی متعدد اطلاق شده و بر حسب هر معنی يك تعريف جداگانهدارد . جدا شدن علوم از فلسفه : يك غلط فاحش رايج در زمان ما كه از غرب سرچشمه گرفته است و در ميانمقلدان شرقی غربيان نيز شايع است ، افسانه جدا شدن علوم از فلسفه است .يك تغيير و تحول لفظی كه به |