مقدمتين است و نه چيز ديگر . جواب اين است كه ممكن است مقدمتين صد در صد درست باشد اما نتيجه بهواسطه غلط بودن شكل و نادرست بودن اقتران غلط باشد . منطق جلو اينگونهخطاها را میگيرد . اين ايراد نيز مانند ايراد پيش از اين ، از عدم توجهبه نقش صورت و شكل و ساختمان فكر در درست و نادرست بودن نتيجه پيداشده است . ايراد سوم و چهارم همانها است كه از كلمات دكارت فرانسویاستفاده میشود ( 1 ) . 5 - حداكثر هنر منطق اين است كه جلو خطای ذهن را در صورت قياس بگيرد. اما منطق ، ضابطه و قاعدهای برای جلوگيری از خطا در ماده قياس ندارد .پس منطق ، فرضا بتواند از نظر صورت قياس به ما اطمينان بدهد ، پس راهخطا باز است و منطق ، بیفايده . درست مثل اين است كه در فصل زمستانخانهای دو در داشته باشيم و ما فقط يك در را ببنديم . بديهی است كه باباز بودن در ديگر سرما همچنان خواهد آمد و بستن يك در به كلی بیفايدهاست . اين ايراد همان است كه سيرافی نحوی متكلم به متی بن يونس گرفت وامين استرآبادی در " فوائد المدنيه " آن را به خوبی تشريح كرده است .جواب اين است كه جلوگيری از خطای در صورت قياس ، خود يك فايدهنسبی است . جلوگيری از خطای در ماده قياس پاورقی : ( 1 ) رجوع شود به " سير حكمت در اروپا " جلد اول ص 138 و 163. |