ندارد . منطق ارسطويی ارزش تجربه را به هيچ وجه منكر نيست . تجربه كه متضمننوعی قياس است ، مانند خود قياس گر چه جزء منطق نيست ولی منطقارسطويی بر اساس ارزش تجربه بنا شده است . همه منطقيين تصريح كردهاندكه تجربه جزء مبادء يقينی است و يكی از مبادء ششگانه برهان است ( 1 ) .موفقيت علماء جديد مولود طرد منطق ارسطويی نبود ، مولود حسن انتخابروش استقرائی به جای روش قياسی ، و روش تجربی ( كه آميختهای است ازروش حسی ، استقرائی و روش قياسی خالص ) در شناخت طبيعت بوده . آنچهموجب ركود كار علمای پيشين شده اين بود كه در شناخت طبيعت نيز مانندمسائل ماوراء الطبيعی از روش قياسی خالص استفاده میكردند . نه روشقدما طرد روش استقرائی و تجربی به پيروی از منطق ارسطويی بود ، نه روشمتأخران طرد منطق ارسطويی است ، زيرا منطق ارسطويی يگانه روش صحيح رادر همه علوم ، روش قياسی نمیداند تا رو آوردن به روش استقرائی و تجربیطرد منطق ارسطويی به شمار آيد ( 2 ) . پاورقی : ( 1 ) رجوع شود به كتاب برهان از " منطق الشفاء " صفحات 9795 ، 223، . 331 ( 2 ) اين نكته نيز ناگفته نماند كه رو آوردن به روش تجربی و خارج شدناز انحصار روش قياسی قرنها قبل از دوره جديد به وسيله مسلمين آغاز گشتو به وسيله علماء اروپا تكميل شده . پيشروان روش تجربی نظير راجر بيكنكه سه چهار قرن قبل از فرنسيس بيكن اين راه را پيش گرفت به اعترافخودش مديون معلمان مسلمان اندلسی خودش است . نكته ديگر اين كه علماءجديد اولين بار كه به روش تجربی رو > |