هم در جهان اسلام و هم در جهان اروپا ، بسيار كسان ارزش منطق را يا ازنظر صحت و يا از نظر مفيد بودن نفی كردهاند . در جهان اسلام در ميان عرفا ، متكلمين ، محدثين از اين كسان میبينيم .از آن ميان از ابوسعيد ابوالخير ، سيرافی ، ابن تيميه جلال الدين سيوطی ،امين استرآبادی بايد نام برد . عرفا به طور كلی " پای استدلاليان راچوبين میدانند " . آنچه از ابوسعيد ابوالخير معروف است ايراد " دور" است كه بر شكل اول وارد كرده و بو علی به آن جواب داده است ( مابعدا آن را نقد و تحليل خواهيم كرد ) . سيرافی هر چند شهرت بيشترش بهعلم نحو است اما متكلم هم هست . ابوحيان توحيدی در كتاب " الامتاعوالمؤانسه " مباحثه عالمانه او را با " متی ابن يونس " فيلسوف مسيحیدر مجلس ديو ابن الفرات درباره ارزش منطق نقل كرده است ، و محمدابوزهره در كتاب " ابن تيميه " آن را بازگو نموده است . خود ابنتيميه كه از فقها و محدثين بزرگ اهل تسنن و پيشوای اصلی وهابيه به شمارمیرود كتابی دارد به نام " الرد علی المنطق " كه چاپ شده است .جلال الدين سيوطی نيز كتابی دارد به نام " صون المنطق والكلام عن المنطقوالكلام " كه در رد علم منطق و علم كلام نوشته است . امين استرآبادی كهاز علمای بزرگ شيعه و رأس اخباريين شيعه و معاصر با اوايل صفويه است ،كتابی دارد به نام " فوائد المدينه " . در فصل يازدهم و دوازدهم آنكتاب بحثی دارد درباره بیفايده بودن منطق . در جهان اروپا نيز گروه زيادی بر منطق ارسطو هجوم بردهاند . از نظربعضی اين منطق آنچنان منسوخ است كه هيئت |