5 - عمل پنجم ذهن همان است كه مقصود اصلی ما بيان آن است ، يعنی تفكرو استدلال كه عبارت است از مربوط كردن چند امر معلوم و دانسته برای كشفيك امر مجهول و ندانسته . در حقيقت فكر كردن نوعی ازدواج و توالد وتناسل در ميان انديشههاست . به عبارت ديگر : تفكر نوعی سرمايهگذاریانديشه است برای تحصيل سود و اضافه كردن بر سرمايه اصلی . عمل تفكر خودنوعی تركيب است اما تركيبی زاينده و منتج ، بر خلاف تركيبهای شاعرانه وخيالبافانه كه عقيم و نازا است . اين مسئله است كه بايد در باب ارزش قياس مورد بحث قرار گيرد كهآيا واقعا ذهن ما قادر است از طريق تركيب و مزدوج ساختن معلومات خويش، به معلوم جديدی دست بيابد و مجهولی را از اين راه تبديل به معلوم كنديا خير ، بلكه يگانه راه كسب معلومات و تبديل مجهول به معلوم آن استكه از طريق ارتباط مستقيم با دنيای خارج بر سرمايه معلومات خويشبيفزايد . از طريق مربوط كردن معلومات در درون ذهن نمیتوان به معلومجديد دست يافت . اختلاف نظر تجربيون و حسيون از يك طرف ، و عقليون و قياسيون از طرفديگر در همين نكته است . از نظر تجربيون راه منحصر برای كسب معلوماتجديد تماس مستقيم با اشياء از طريق حواس است . پس يگانه راه صحيحتحقيق در اشياء " تجربه " است . ولی عقليون و قياسيون مدعی هستند كهتجربه يكی از راهها است . از طريق مربوط كردن معلومات قبلی نيز میتوانبه يك سلسله معلومات جديد دست يافت . مربوط كردن معلومات برای |