شدهاند يعنی در رديف بهترين ادبای زبان عرب همين ادبای عرب مسيحی درلبنان هستند ، و اينها نه تنها در مقام معارضه قرآن بر نيامدهاند ، بلكهاز هر قوم ديگری بيشتر تحت تأثير و نفوذ قرآن هستند . اين ادبای مسيحینظير جبران خليل جبران كه يك نويسنده طراز اول در دنيای عرب است ، وميخائيل نعيمه كه از نويسندگان درجه اول عربی مسيحی است ، و جورج جرداق، اينها جزء كسانی هستند كه مسيحی هستند ولی در عين حال مجذوب قرآنند وبه قرآن فوقالعاده احترام میگزارند . جورج جرداق ، بلكه همه اينها عجيبنسبت به نهجالبلاغه خضوع دارند و بيشتر از نهجالبلاغه در مقابل منطق خودقرآن خضوع دارند . برای يك عده كه مستقيما وارد در اين فن نيستند ، همين مقدار كافی استكه از اين تاريخچه اطلاع داشته باشند كه چنين تحدیای به اصطلاح علمای كلاميعنی مبارزه طلبی از طرف قرآن از صدر اول تا امروز شده است و هنوز هميك نفر پيدا نشده است كه يك چيزی را عرضه بدارد بگويد اينهمه ادعامیكنيد ، من يك قطعهای آوردهام ، ببينيد هيچ فرقی هست ميان اين و آنچهكه شما قرآن میناميد ؟ نه تنها خود مسلمين تقليد نكردهاند و طبع اقتضامیكرد كه يك چيزهايی را اقلا شبيه به آن بياورند غير مسلمين هم نياوردهاند . آنهايی كه ادعای پيغمبری كردهاند و يك آياتی شبيه قرآنبافتهاند ، آنها كه اصلا به قدری مضحك و مسخره است كه عرض كردم عدهایدر اينجا قائل به صرف شدهاند ، يعنی گفتهاند قاعده طبيعی اقتضا نمیكردكه اينها اين قدر مزخرف بگويند ، چون در مقام معارضه قرآن آمدهاند خداخواسته اينها را رسوا كند ، زيرا از حديك بشر عادی هم كمتر است .ولی آن مقولهای كه برای عموم ما بيشتر قابل بررسی و بحث است جنبه دوماست يعنی اعجاز قرآن از جنبه معنوی يا اعجاز قرآن از جنبه علمی و فكری .جنبه اول را قبلا هم گفتيم واقعا شايسته است كه انسان زبان عربی را يادبگيرد فقط برای همين هدف كه زيباييهای قرآن را بتواند درك كند . اين دوقسمت يعنی زيبايی قرآن و جنبه فكری قرآن ، يا جنبه لفظی و معنوی ، البتهاز يكديگر جدا هم نيست ، يعنی آن معانی است كه در اين قالب زيبا آمدهاست و تازه اين ، كار را مشكلتر كرده است . به قول طه حسين در كتابآئينه اسلام و ديگران هم گفتهاند شما يك نگاهی بكنيد به آنچه كه فصحایعرب ، قبل از اسلام داشتهاند و حتی به آنچه كه فصحای عرب و عجم ، بعد ازاسلام داشتهاند . آنجا كه خواستهاند از جنبه فصاحت و بلاغت هنرنمايی |