حضور من خواب كردند ، بعد از من پرسيدند كه از او چه جوابی میخواهی ؟ منگفتم كه اورا بفرستيد تهران . بچه جواب داد كه الان تهران هستم ، مثلاميدان توپخانه . گفتيم اينجا را شرح بده . بچهای كه هرگز به ايران نيامدهبود تمام آن را شرح داد ، آنجا اينجور است ، يك خيابان اين طرف استيك خيابان آن طرف ، ساختمان اينجور ، مجسمه اينجور و خصوصيات ديگر . (گفت تا اينجا برای ما خيلی عجيب نبود . يعنی میتوانستيم يك توجيهیبكنيم ، و میگفت بعد وقتی من برای بعضی از ماترياليستها گفتم همينطورتوجيه میكردند ، البته توجيه به معنی احتمال نه توجيه علمی ، كه شايد آنعامل ، فكر تو را میخوانده چون تو كه میدانی تهران چگونه است ، او فكرتو را جذب میكرد بعد پس میداد به اين بچه ، پس اين بچه وضع تهران رامیتوانست بفهمد از طريق تو ) . گفت بعد كجا ؟ گفتم بفرستيدش ميدانژاله رفت ميدان ژاله . گفتيم آنجا را توصيف كن . همين جور توصيف كردكه واقعا ميدان ژاله بود . گفت ديگر كجا ؟ گفتيم بفرست چهار صد دستگاه. رفت چهار صد دستگاه . باز همين جور تصريح كرد كه چهار صد دستگاه بود .تا فرستاديم خانه خودمان . خانه را همان طور تشريح كرد كه بود . رفتداخل خانه . گفتيم حالا چی میبينی ؟ گفت پله را اينجور رفتيم بالا و اينطرف يك اتاق است و آن طرف يك اتاق ، و اتاقی را نشان داد كه آنجايك خانمی است كه الان خوابيده ( ساعت در حدود سه بعد از ظهر بوده ) .نشانيهايی داد كه همان نشانيهای خانم دكتر معين بوده ( میگفت باز تااينجا هم كمی قضايا قابل توجيه بود ) . فرستادمش داخل كتابخانه خودم ،گفتم آن اتاق روبرو كه میگويد ، بگوييد برود در آن اتاق بگويد آنجا چيست. آنجا كه رفت بر خلاف آنچه من فكر میكردم گفت آنجا اتاقی است خالی ،هيچ چيز در آن اتاق نيست ، فقط دو تا تابلو ديده میشود كه آنها را هم بهپشت گذاشتهاند . من تعجب كردم ، كتابخانه من كه اينجور نيست ! آمدممنزل بلافاصله آن را برای خانمم نوشتم كه در فلان روز ، فلان ساعت وضعخودت را بگو و مخصوصا وضع كتابخانه من را تشريح كن . جواب نامه بهفاصله كمتر از يك هفته آمد ، معلوم شد كه در آن روز اينها میخواستهانداتاقها را پاكيزه يا رنگ كنند و بدون اينكه قبلا از من اجازه گرفته باشندتمام كتابها را از كتابخانه من بيرون برده نبودند و آن دو تابلو ، دوتابلوی عكس بوده و اتفاقا فقط همان دو تابلو داخل اتاق بوده است . ديگراين جهت راحتی من هم نمیدانستم كه بگويم شخص عامل اين را از فكر منگرفته است و دارد به اين بچه انتقال میدهد ، كه وقتی |