منفعتش ايجاب میكند كه واجب نباشد . ترسيد كه اين منفعت طلبی ، فكرشرا بدزدد و بعد فتوايی بدهد كه اين فتوا زبان فقه و فكر و استدلال و زبانيك فكر بیطرف نباشد ، زبان يك فكر طرفدار باشد . میگويند دستور دادچاه را پر كردند . خودش را از اين منفعتطلبی آزاد كرد ، بعد نشست فكركردن ، ديد الان هم عقيدهاش همين است ، آنوقت فتوا داد . |