او سخن میگفتند : ( « يا مريم ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك علینساء العالمين 0 يا مريم اقنتی لربك و اسجدی و اركعی مع الراكعين غ) (1)، حتی - به نص قرآن كريم - برای او از غيب غذا میآوردند ، تا آن حدی كهزكريايی كه پيغمبر بود در شگفت میماند و میگفت : « يا مريم انی لك هذا قالت هو من عند الله ان الله يرزق من يشاء بغيرحساب »( 2 ) . در اصطلاح حديث ما اينها را " محدث " میگويند ، میگويند نبی نيستند، رسول هم نيستند ، محدث هستند ، يعنی با اينها سخن گفته میشود ، و اينتقريبا میشود گفت از مسلمات اسلام است كه غير پيغمبران هم میتوانندمحدث باشند . ما حضرت امير را و خيلی كمتر از حضرت امير را پيغمبرنمیدانيم و پيغمبر نبودهاند ولی مسلم [ حضرت امير ] حقايقی را از غيبتلقی میكرده بدون واسطه پيغمبر . البته به دست پيغمبر پرورش پيدا كردهولی اين مقدار مطالب را تلقی میكرده ، و حتی اين در نهجالبلاغه هست كهمیفرمايد : " « و لقد كنت مع رسول الله بحراء » " من با پيغمبر در حرابودم ( آنوقت بچه بوده ، در حدود سنين ده سالگی ، و بعضی نوشتهانددوازده سالگی ) " « اری نور الرسالة و اشم بريح النبوش » " نور رسالترا میديدم و بوی نبوت را استشمام میكردم ( معلوم است يك تعبير خاصیاست ، يعنی چيزهايی را همان وقت در پيغمبر حس میكردم ) تا آنجا كهمیگويد : " « و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزول الوحی اليه » " كه منآن ناله دردناك شيطان را وقتی كه وحی بر پيغمبر نازل شد شنيدم ، بهپيغمبر گفتم كه من شنيدم ، به من فرمود : " « يا علی انك تسمع ما اسمعو تری ما اری و لكنك لست بنبی » " ( 3 ) تو میشنوی آنچه من میشنوم .معلوم است كه " تو میشنوی آنچه من میشنوم " يك صدايی نبوده كه اگر ماهم آنجا بوديم میشنيديم ، يعنی شكل شنيدن اين جور نبوده كه هر صاحب گوشی، هر حيوانی و هر انسانی اگر آنجا میبود اين صدا را میشنيد ، چون میگويد: " « انك تسمع ما اسمع و تری ما اری » " آنهايی كه من میشنوم تومیشنوی ، آنهايی كه من میبينم تو هم میبينی، در عين حال تو پيغمبر نيستی.خود ايشان جملههايی دارند ، میفرمايند : " « ان الله سبحانه و تعالیجعل الذكر جلاء » پاورقی : . 1 آل عمران / 42 و . 43 . 2 آل عمران / . 37 . 3 نهجالبلاغه ، خطبه . 190 |