مهندس بازرگان ، من يك دور مطالعه كردم به نظرم خيلی فوقالعاده آمديعنی خودش كشف يكی از اعجازهای قرآن در مسائل طبيعی است . قهرا بايدهمين طور باشد كه اعجازهای علمی قرآن بايد نوبه نو كشف شود ، كه در اينزمينه هم باز ما در كلمات پيغمبر اكرم و ائمه داريم كه قرآن چون مخصوصبه يك زمان معين نيست در همه زمانها تازه است و قرآن استعداد كشفجديد دارد . سخن پيغمبر اكرم درباره قرآن اين حديثی كه الان میخواهم بخوانم حديثی است كه شيعه و سنی روايتكردهاند كه پيغمبر اكرم راجع به قرآن فرمود : " « ظاهره انيق و باطنهعميق » " ظاهرش زيباست ، همين چيزی كه عرض كرديم يك جنبه قرآن جنبهزيبايی و هنری آن است و به تعبير علمای اسلامی جنبه فصاحت و بلاغتش است. فصاحت و بلاغت اصطلاحاتی است كه علمای اسلام بعد وضع كردند و بعد پيداشده است و كار بدی هم نكردند ، كار خوبی كردند . بعد علمی در اين زمينهوضع كردند . اهتمامی كه علمای اسلام بعدها در علوم ادبی پيدا كردند درصرف و نحو و معانی و بيان و بديع كه مجموع اينها را فصاحت و بلاغت ومحسنات میگويند همه به تبع اين زيبايی قرآن بود ، چون در قرآن اينزيبايی را میديدند برای اينكه بهتر بتوانند زيباييهای قرآن را كشف كننداين علوم را ابتكار و كشف كردند . " « ظاهره انيق و باطنه عميق » " ." ظاهره انيق " زيبايیاش را میگويد ، " باطنه عميق " جنبه علمی وفكری اش را میگويد : و باطن آن خيلی ژرف است ، ژرفاست ، يعنی عمقشخيلی زياد است مثل يك دريايی كه شما در آن شناوری میكنيد ، يك مقدارمیرويد ولی آن هنوز عمق دارد ، يك مقدار ديگر میرويد باز هم هنوز عمقدارد ، باز هم میرويد هنوز هم عمق دارد " « له تخوم و علی تخومه تخوم »" اينجا طبقه به طبقه بودن قرآن را ذكر میكند ، میگويد يك نهايتی داردولی بالای اين نهايت ، نهايت ديگر است ، حدی دارد ، بالای اين حد ، حدديگری است ، كه در اين زمينه هم باز ما زياد داريم كه قرآن " « عباراتو اشارات و لطائف و حقائق ، العبارات للعوام و الاشارات للخواص واللطائف للاولياء و الحقائق للانبياء » " طبقه به طبقه است ، يعنی درجهبه درجه است ، سطح به سطح است ، يك سطح قرآن برای يك سطح از افكاراست، سطح ديگری دارد برای سطح فكر بالاتری " « لا تفنی عجائبه و لا تنقضی» |