صرفنظر كند يعنی دائما شرايط الغا گردد و بعد معلوم بشود كه اصلا شرطواقعی حتی مثلا نطفه مرد به اين خصوصيت و نطفه زن به اين خصوصيت همنيست ، يك فعل و انفعال خاص طبيعی و شيميايی است كه بايد به وجودبيايد . ممكن است حتی لزومی نداشته باشد كه سلول مرد به آن كيفيت وجودپيدا كند ، سلول زن به آن كيفيت وجود پيدا كند ، همه اينها به وجودآورنده يك شرط ديگری باشند كه اگر آن شرط ديگر به وجود بيايد ، نه مردیباشد و نه زنی ، نه رحم زنی و نه صلب مردی ، آن به وجود بيايد . آن وقتبه تعبيری كه آقای . . . میكردند اين تغييراتی كه پيدا میشود همه تغييردر استنباطات ماست نه تغيير در قانون طبيعت . قانون طبيعت از اولهمين بوده ، تا ابد هم همين خواهد بود ، منتها استنباطات ماست كه متغيراست . منتها ايشان ( علامه طباطبائی ) اينجا نمیخواهند با زبان فلسفیصحبت كرده باشند ، میگويند در قرآن آياتی كه راجع به " قدر " آمدهاست [ مؤيد ] همين است : " « قد جعل الله لكل شیء قدرا »" خداوندبرای هر چيزی اندازه قرار داده است . " اين اندازه " به كميت نيستكه مثلا حجمش اين قدر باشد يا آن قدر ، يعنی مرتبهای از وجود قرار داده ،مرتبهای قرار داده و تقوم هر چيزی به همان علت خودش است ، به زمانخودش است ، به مكان خودش است ، به علت خودش است . هر چيزی يك قدرو يكاندازه و يك حدی در اين عالم دارد ، يك مقام معلومی دراين عالمدارد كه از اين مقام معلوم خودش تخلف نمیكند . يك آيه كه در سوره طلاق است و ايشان در درس هم خيلی به آن تمسكمیكردند راجع به توكل است با اينكه میخواهد يك امر خلاف قانون عادی راذكر كند ، میفرمايد : " « و من يتوكل علی الله فهو حسبه »" آن كهتكيهاش به خدا باشد خدا كافی است او را " « ان الله بالغ امره » "خداوند كار خودش را میرساند ، يعنی كاری كه خدا بخواهد [ انجام میشود ]، در مقابل امر خدا مانع و رادعی نيست ، ولی به دنبال آن میگويد : "« قد جعل الله لكل شیء قدرا »" ( 1 ) خدا برای هر چيزی حد و اندازهایقرار داده است ، خدا هر چيزی را روی همان حد و اندازهاش خودش ، ازراهی كه خودش میداند انجام میدهد ، يعنی در عين حال كه خداوند هر كاریكه بخواهد بكند میكند ، آن كار را از خارج قدر و اندازه خودش انجامنمیدهد . " « و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله » پاورقی : . 1 طلاق / . 3 |