نظر منكرين و نتيجه آن آنهايی كه به طور كلی منكر فطريات هستند میگويند كه فكر انسان يكسلسله اصول ثابت كه لازمه طرز كار كردن عقل نه لازمه ساختمان عقل آنطور كهكانت میگويد باشد ندارد . مثلا در باب اصول فكر از جمله میگفتند كه " تناقض - يعنی جمع ميان دونقيض - محال است " ، يعنی يك شیء محال است در آن واحد ، در واقع ونفس الامر ، هم باشد و هم نباشد ، بدين معنی كه يك فكر و نظريه ، محالاست كه در آن واحد ، هم مطابق با واقع باشد و هم مطابق با واقع نباشد (1 ) . يا میگفتند " دو شیء متساوی با شیء سوم خودشان با يكديگر متساویهستند " ، " كل از جزء بزرگتر است " ، " ترجح بلامرجح محال است " وغيره . " ترجح بلامرجح محال است " يعنی اينكه اگر دو امكان مخالفيكديگر در برابر يك شیء وجود داشته باشند و نسبت اين شیء با هر دوامكان متساوی باشد ، چربيدن اين شیء به يك طرف نيازمند به يك عاملخارجی است ، اگر عامل خارجی دخالت نكند ترجيح پيدا كردن يك طرف برطرف ديگر محال است . در مقام مثال اينطور میگوييم : فرض كنيم دو كفه يك ترازوی بسيار دقيقو حساس به حال تعادل ايستادهاند ( 2 ) . اگر هيچپاورقی : . 1 البته راجع به اين مسأله حرفهايی در فلسفه هگل و بعد در ماركسيسمآمده است كه اين حرفها به كلی از موضوع بحث خارج است كه اگر بخواهيموارد اينها هم بشويم بحثها بسيار طولانی میشود . . 2 حال نگوييد كه در طبيعت نمیشود ترازو آنقدر حساس باشد و بالاخرهساخت بشر > |