نويسنده مقاله هم كه خودش يك آدم ماترياليستی هست ، اينجا خيلی خوبمیگويد ، همين نظريه طبقاتی را كه ذكر میكند ، میگويد : " مطابق اين نظريه ، طبقات مولد و پيشرو مانند طبقه كارگر پيوندی بامذهب ندارند ( يعنی بالذات پيوندی ندارند، كاری به آن ندارند ) چون طرزتفكر آنها در نتيجه شرايط زيست آنها مترقی و علمی است ! برعكس طبقاتاستثمارگر و غير مولد كه برای حفظ منافع خود نياز به مذهب دارند " .حال اين شخص جواب میدهد : " اين نظريه نيز چندان با واقعيت وفق نمیدهد ( 1 ) و مشاهدات و آمارخلاف آن را ثابت میكند . كشاورزان شايد مولدترين طبقه اجتماع باشند و درعين حال مذهبیترين آن . روشنفكران به عكس ، عموما غير مولد ولی كمتر ازتمام طبقات با مذهب پيوند دارند . ( پس به مسأله طبقه روشنفكر و غيرهمربوط نيست . ) بيكاران كمتر از كارگران شاغل ، به مذهب علاقه نشانمیدهند . در ميان كارگران كشورهای صنعتی گرايش به مذهب در قرن حاضربيش از قرن گذشته و در دهههای اخير بيش از دهههای پيشين است . از همهمهمتر در كشور شوروی و دمكراتهای تودهای كه طبق ادعای خودشان در آنهااختلاف طبقاتی از ميان رفته و تمام افراد ، مولد هستند مذهب نه تنها ازبين نرفته بلكه نفوذ آن روز افزون است " . اينها با چه توجيه میشود ؟ اين جز يك تز شكست خورده پاورقی : . 1 انور خامهای ( نويسنده مقاله ) از سران كمونيستهای ايران بوده وسالها همين حرف را تبليغ میكرده است . |