نمیخورد ، در اين صورت میگوييم لفظ كه نمیتواند موضوع بحث باشد ، اگرچيزی مورد اكراه اسلام باشد معنای آن مورد اكراه است نه لفظ آن كه بگوييماسلام از اين لفظ تنفر دارد . محبت وقتی كه به آن حالت برسد [ " عشق "ناميده میشود ، ] به يك حالتی كه زمام فكر و اراده انسان را میگيرد ، برعقل و بر اراده تسلط پيدا میكند و لهذا حالتی میشود شبه جنون ، يعنی عقلرا ديگر در آنجا حكمی نيست :
قياس كردم تدبير عقل در ره عشق |
چو شبنمی است كه بر بحر میكشد رقمی |
در مسأله جنگ عقل و عشق میبينيد كه هميشه پيروزی را با عشق دانستهاندو محكوميت را با عقل :
نيكخواهانم نصيحت میكنند |
خشت بر دريا زدن بی حاصل است |
شوق را بر صبر قوت غالب است |
عقل را با عشق دعوی باطل است |
يكچنين حالتی را " عشق " مینامند . عيب اساسی اين حالت اين است كهاز اختيار انسان خارج است . اين قابل توصيه نيست . برخی امور است كهاگر پيدا بشود ، به شرط اينكه انسان در برخورد با آن به نحو احسن رفتاركند مفيد واقع میشود ولی خودش قابل توصيه نيست ، مثل مصيبت . مصيبتبرای انسان میتواند آثار