فاصله معين بايستد ، نه بيايد به طرف زمين و نه برود به طرف ماه . فطرت و تكامل جامعه بشری در انسانيت اينهايی كه متحرك بودن انسان را با متزلزل بودن معيارهای انسانيت يكیدانستها ند مرتكب اين اشتباه شدهاند . اين بود كه ما گفتيم كه اگر ماقائل به فطرت انسانی باشيم يعنی معيارهای انسانيت را يك معيارهایثابت كه ريشهاش فطرت انسانی است بدانيم انسانيت معنی و مفهوم پيدامیكند ، نه تنها انسانيت ، تكامل انسانيت نيز معنی و مفهوم خواهد داشتو لهذا امروز اين ترديد ميان علما هست و در " فلسفه تاريخ " اين بحثبه شدت مطرح است كه آيا انسان در آنچه كه به نام " انسانيت " و "معنويت " ناميده میشود تكامل پيدا كرده يا نكرده است ؟ ويل دورانت دركتاب درسهای تاريخ تيتری كه برای اين بحث قرار داده به اين صورت است: " آيا پيشرفت واقعيت دارد ؟ " البته شك ندارد كه پيشرفت انسان درصنعت واقعيت دارد ، ولی آيا پيشرفت انسان در انسانيت واقعيت دارد ؟پس اين مسأله اكنون مطرح است كه بدون شك بشر از نظر فن و تكنيك ورابطهاش با طبيعت تكامل پيدا كرده و بدون شك بشر از نظر نظامهایساختمان جامعه تكامل پيدا كرده ، ولی آنچه كه مورد ترديد است [ تكامل درانسانيت است ] . حتی گفتند اصلا بايد در اين زمينه لغت progress ( 1 )را برداشت چون چنين چيزی وجود ندارد . نويسنده كتاب تاريخ چيست ؟خودش با اين نظريه مخالف است ،پاورقی : . 1 [ به معنی پيشرفت ] . |