بديهی است كه در اين كار ابتكار نيست . ولی افرادی هستند كه كتابهايشانابتكار است ، خلق و آفرينندگی است ، و اين تمايل در هر انسانی هست كهمیخواهد آفريننده باشد . از اينها بالاتر در نظريههاست . يك كسی يك نظريه خلق میكند ، بعد آنرا اثبات میكند و بعد ديگران نظريه او را میپذيرند . ( اين خودش يكنوع قدرت و خلق است . ) مثل آن كسی كه " حركت جوهريه " را به عنوانيك نظريه خلق كرد و بعد اثبات كرد و ديگران پيروی میكنند . البته اينرا هم توجه داريد كه در بعضی امور دو سه مقوله با همديگر توأم میشوند ،مثلا كسی كه شعری ابتكار میكند و مبتكر در شعر است ، مثل حافظ ، در آنواحد دو كار كرده است ، يكی اينكه چيزی را " خلق " كرده يعنی آن حسخلاقيت خودش را ارضاء كرده ، و ديگر آنكه يك " زيبا " آفريده استيك شعر زيبا يعنی آن حس زيبايی را ارضاء كرده است ، و ممكن است حسحقيقت جويی هم با آن ارضاء شده است . منافات ندارد كه يك شیء در آنواحد از چند مقوله شمرده شود . . 5 عشق و پرستش مقوله پنجم مقولهای است كه ما عجالتا نام آن را مقوله " پرستش " يامقوله " عشق و پرستش " میگذاريم . بر میگرديم به حرف اول خودمان كهدر جهان هيچ موجودی به اندازه انسان نيازمند به تفسير و توضيح نيست ،چون در انسان چيزها ديده میشود . كه در غير انسان ديده نمیشود ، وپيچيدگيهايی مشاهده میشود كه توضيح و تفسيرش آسان نيست بلكه فوق العادهمشكل است ، و به همين جهت است كه انسان را " عالم صغير " ناميدهانديعنی |