شعر خيلی معروفش كه بيت الغزل آن است اين شعر است : موسی ای نيست كه دعوی انا الحق شنود ورنه اين زمزمه اندر شجری نيستكه نيست چشم ما ديده خفاش بود ورنه تو را پرتو حسن به ديوار و دری نيست كهنيست گوش اسرار شنو نيست وگرنه " اسرار " ( 1 ) برش از عالم معناخبری نيست كه نيست به هر حال اين جمله صحيفه سجاديه هم جمله فوق العاده عجيب و پر مغز وپرمعنايی است . حال اگر ما در جمله " « ابتدع بقدرته الخلق » . . . "، " خلق " را به معنای مطلق آفرينش بگيريم [ اين جملات ] يك فلسفهعمومی برای كل آفرينش است كه شامل انسان هم هست ، و اگر " خلق " رامخصوص انسانها بدانيم بديهی است كه باز هم شامل انسانها میشود . اينهايك چيزهايی بود كه من به طور نمونه خواستم عرض كنم كه اينها در مداركاسلامی هست . حال مطلبی را مقدمتا عرض میكنم و بعد به شرح آيات ( آيه فطرت و آيهذر ) میپردازم . در باب فطرت ، دو نوع فطرت میتوانيم داشته باشيم كه اينها با يكديگرمانعه الجمع نيستند و بلكه با همديگر هستند : يكی فطرت ادراكی و ديگرفطرت احساسی ( احساس به همان معنايی كه ما جمع میبنديم و " احساسات" میگوييم ) . فطرت ادراكی معنايش پاورقی : . 1 " اسرار " تخلص اوست . |