اين حديث ، در احاديث اهل تسنن در صحيح بخاری است و در شيعه در كافیاست . البته من قبلا آن را در بحار ديده بودم ولی احاديثی كه در بحار نقلشده بود ، تقريبا میتوان گفت همه از ماخذ اهل تسنن بود ، و من يكوقتیفكر میكردم اين حديث را شيعه در كتب معتبرش نقل نكرده چون بحار هم كهنقل میكرد از كتاب غوالی اللئالی ابن ابی جمهور احسائی نقل میكرد كه آن، كتاب چندان معتبری در حديث نيست ، ولی بعد در تفسير الميزان ديدم كهاز كافی هم نقل كردهاند . من الان يادم نيست كه خودم در كافی ديده باشمولی تفسير الميزان از كافی نقل میكند در ذيل همان آيه « فاقم وجهك للدينحنيفا ». اين حديث در نقلی كه اهل تسنن كردهاند يك ذيلی هم دارد ، میگويندپيغمبر بعد [ از آنكه اين جمله را فرمود ] يك مثالی ذكر كرد اين مثال همجالب است فرمود : آيا هيچ تا به حال يك گوسفند را ديدهايد كه از مادرمتولد بشود و گوشش بريده باشد ؟ يا گوسفند از مادر با گوش سالم به دنيامیآيد ، بعد انسانها گوش حيوان را میبرند . مثال میزند فطرت اسلاميه رابه همان گوش سالم كه مقتضای سرشت و طبيعت انسان است ، و غير اسلام رابه گوش بريده كه يك عامل خارجی میآيد چاقويی را بر میدارد و گوش حيوانرا میبرد . اين يك حديث . آنكه در نهجالبلاغه ( خطبه اول ) است اين است : بعد از آنكه خلقتعالم و آدم را اشاره میفرمايد ، نوبت مسأله بعث رسل میرسد و میفرمايد :« فبعث فيهم رسله » خدا رسولان خود را در ميان مردم مبعوث فرمود « وواتر اليهم انبياءه » انبيای خودش را يكی بعد از ديگری فرستاد - يعنی بهيكی قناعت نكرد ، پشت سر هم فرستاد - |